چرا باید بگوییم \امام خامنه ای\؟
ارسال شده توسط رحیم خلیل زاده شرف آبادی در 91/11/22:: 7:40 عصرسدیدنیوز :
از میان نوشته های وبلاگی:
سید مصطفی میرمحمدی در وبلاگ خاکریزیسم در مطلبی به بررسی اصل امامت در قانون اساسی پرداخته است.
-------------------------------------------------------------------
متن زیر قسمتهایی از سخنان یکی از مسئولان دولتی است که توسط یکی از دوستان به ای میل حقیر ارسال شد. به نظرم جالب آمد و به همین خاطر منتشر کردم تا نظر دوستان را هم در این باره بدانم.
غربیها با سه کلیدواژهی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره میکردند. شرقیها با دو کلیدواژهی مبارزهی پرولتاریا با امپریالیسم و برابری. امام پنج کلیدواژهی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.
اصل «امامتمحوری» مهمترین کلیدواژه بود. سیستم امت-امامت حرف جهانشمول اسلامی بود که در عرصهی سیاست احیا شد.
ده سال هر کاری کردیم، یک رسانهی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه میگفتند «آیتالله خمینی».
سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانههای شما نمیگویند امام خمینی؟». خندهای کرد و گفت «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیفاش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمهی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت «آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص میشود. چون کلمهی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار میدهیم. کلمهی "رهبر" به نفع ما و کلمهی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان میگوییم "آیتالله"، اما "امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور میشود امام امت اسلامی که مسلمانهای دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت.
یک رسانهی غربی یا شرقی را پیدا نمیکنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانههای غربی آیا میپذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ میخواستیم 60،000 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!
شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی شهید بهشتی کلمهی امامت را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی گفت شما نمیتوانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند. وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دستهجمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!
امامتمحوری، امّتگرایی، عدالتگستری، و دوقطبی مستکبرین-مستضعفین اساس تئوری امام خمینی بود.
امام خمینی از دنیا رفتند. آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی در دومین خطبهی اولین نمازجمعهی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک : «ما نمیخواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشی ایشان "امام" بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما میگویی نمیخواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی گفتند به جانشیناش نمیگوییم امام! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را میخواهم با شما دفن کنم! جملهی دومشان این بود : «خبرگان مرجع تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.
وقتی ایشان جای «امام» گذاشت «رهبر»، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت-رهبر انگلیسیها را پذیرفتیم و سیستم امت-امامت امام خمینی را کنار گذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عناصر امّت یعنی «خواهران و برادران قرآنی» -که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند-، تبدیل شدند به عناصر ملت یعنی «شهروند» و « هموطن».
اما کلمهی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدسترین کلمهای که آقای هاشمی در دوران ریاستجمهوریشان ابداع و به تحمیل کردند به نظام اسلامی، کلمهی «توسعه» بود. فرق عدالت و توسعه این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر (ص) و علی مرتضی (ع) تعریف میکنند، اما «توسعه» را صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و صهیونیستهای عالَم.
در عرصهی بینالملل هم دو کلیدواژهی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهینآمیز است! به جایش بگوییم «قدرتهای جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آنها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرتهای جهانی» باید با آنها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیبپذیر»؛ یعنی آدمهای بیعرضهای که خودشان پذیرای آسیباند!
پنج کلیدواژهی قرآنی امام خمینی که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژههایی که دشمنان میخواستند.
تا موقعی که کلیدواژههای قرآنی امام خمینی –که رأس آنها امام بودن ولی فقیه است- احیا نشود، هر کاری که بکنیم، وصلهپینه کردن است.
شما هر لعنی که به ...... بکنید، این قدر جگر دشمنان نمیسوزد که بگویید «امام خامنهای».
مشکلی که هست هم این است که همه میگویند «دیگران بگویند ما هم میگوییم!». اصولگراها میگویند صداوسیما شروع کند، ما هم میگوییم! صداوسیما میگوید ما که از روحانیون نمیتوانیم جلو بیفتیم! روحانیون میگویند تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمیتوانیم جلوی مردم بگوییم! مدیران ارشد میگویند وقتی جوانان انقلابی هم نمیگویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟! و...
بعضی هم میگویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمتالله طبرزدی) این کار را کرده و سابقهی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوبها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آنها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.
آیتالله سید محمدباقر حکیم پا میشود میرود نجف. از آنجا نامه مینویسد به «حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای». یک هفته بعد شهیدش میکنند. آن مرد بزرگ میفهمد که باید از آنجا پیغام دهد «امام خامنهای». سید حسن نصرالله میفهمد در سختترین شرایطی که دارد، باید بگوید امام خامنهای! ما اینجا نشستهایم و نمیگوییم!
اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، میفرماید «انّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آنجا ندا داده میشود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف.
برای ورود به وبلاگ یاران امام خامنه ای رو تصویر کلیک کنید
ارسال شده توسط رحیم خلیل زاده شرف آبادی در 91/11/19:: 1:37 عصرولایت
ارسال شده توسط رحیم خلیل زاده شرف آبادی در 91/11/14:: 6:30 عصر
عضو مجلس خبرگان رهبری گفت: مهمترین امری که امروز با آن مواجه هستیم و باید تا پای جان و تا آخرین قطره خون پای آن بایستیم، «ولایت فقیه» است.
به گزارش رجانیوز، آیتالله
محمدتقی مصباحیزدی در دیدار مدیران استان بوشهر اظهار داشت: همه
توطئههایی که در این چند سال اخیر صورت گرفته برای تضعیف ولایت فقیه بوده
است، زیرا وجود رهبری، تنها مانع نفوذ استعمار در کشور است و دشمن کسانی را
توانسته فریب دهد که تعمق فکری نداشته و در خط ولایت نبودند.
وی افزود: باید خدا را شکر کنیم، کسی را به
ما مرحمت کرده که در طول زندگانیاش و در مدت 30 سال حکومت اسلامی یک ذره
نقطه ضعف نشان نداده است، والا دشمن از کوه کاهی میساخت و این به برکت
مقام ولایت است که مورد عنایت و توجه بقیهالله (عج) است.
مصباحیزدی تاکید کرد: همه هم و غم و تلاش
دشمن برای این است که مقام ولیفقیه حذف و یا حداقل تضعیف و محدود شود و
مقام ولایت را در حد مقامی مثل ریاست جمهوری پایین بیاورند و چیزهایی که
برای رئیس جمهور میگویند، بتوانند برای رهبری هم بگویند تا قداست مقام
ولایت را از بین برده و علاقه قلبی و دینی مردم را نسبت به رهبری بکاهند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم افزود:
ویژگیهای شخصیتی مقام معظم رهبری در بین همه شخصیتهای دنیا خاص است و
هماکنون در میان تمام شخصیتهای شناخته شده عالم مثل او پیدا نمیشود و
اینها به برکت این است که ایشان رهبری دینی است.
وی تاکید کرد: دشمن میخواهد ولایت را از
ما بگیرد، بنابراین بالاترین و بزرگترین وظیفه ما حفاظت از مقام ولایت است
به هر صورتی که ممکن باشد و لازم است در خانه و محیط کارمان و حتی در
ارتباط با همسایهها به این امر اهتمام بورزیم و در فعالیتهای سیاسی و
راهپیماییها حضور داشته باشیم.
مصباحیزدی افزود: اگر در حفظ مقام ولایت
خدای ناکرده کوتاه بیاییم، کفران نعمت کردهایم و قطعا باید منتظر آثار
سوء این کفران باشیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت:
نیاز ما به افزایش بصیرت، نیازی حیاتی است که مقام معظم رهبری از حدود 20
سال پیش به این امر تاکید داشتند و حوادث اخیر نشان داد که ایشان چشمی بینا
و فکری دوراندیش دارند و اهمیت این مسئله روشن شد و ما باید بیش از پیش
خودمان را برای استفاده از رهنمودها و دستورات ایشان آماده کنیم.
رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)
با تاکید بر درس گرفتن از وقایع 30 ساله انقلاب گفت: اوایل انقلاب فضای
کشور معنوی و نورانی بود و روحیه ایثار و خودگذشتگی و رسیدگی به ضعفا در
جامعه حاکم بود، ولی خیلی طول نکشید که به تدریج فرهنگ مادی غرب در میان
برخی مدیران کشور نفوذ پیدا کرد.
مصباحیزدی تصریح کرد: بعضی از مسئولان در
تقابل تفکر اسلامی با تفکر غربی، تفکرغرب را در اولویت قرار دادند و آن را
در جامعه رواج دادند، به حدی که وجود ولایت فقیه را با فکر امروز دنیا
مغایر دانستند.
وی خاطرنشان کرد: دشمن بداند ما برای حفظ
خطوط اصلی انقلاب حاضریم جان بدهیم و مردم ایران اهانت به مقدسات و ولایت و
تلاش برای تضعیف دینی و از حاکمیت انداختن قرآن را برنمیتابد چرا که مردم
گوشت، پوست و استخوانشان با محبت اهلبیت (ع) عجین شده است.
رفاقت به سبک تانک
ارسال شده توسط رحیم خلیل زاده شرف آبادی در 91/11/14:: 6:30 عصراین کتاب از کتاب ها جناب آقای داوود امیریان وانتشاراتی سوره مهر وجز کتاب های طلایی دفتر ادبیات و هنر مقاومت است.
حالا قسمتی از کتاب:((هی می شنیدم که تو جبهه
امداد غیبی بیداد می کند وحرف وحدیثهای فراوان راجع به این قضیه شنیده بودم
. خیلی دوست داشتم جبهه بروم وسر از امداد غیبی در بیاورم. تا اینکه پام
به جبهه باز شد ومدتی بعد قرار شد راهی عملیات شویم.بچه ها از دستم ذله شده
بودندبس که هی از معجزات و امداد های غیبی پرسیده بودم.یکی از بچه ها,عقب
ماشین که سوار بودیم,گفت:((می خواهی بدونی امداد غیبی یعنی چی؟))با خوشحالی
گفتم:((خب معلومه.))ناغافل نمی دانم از کجاقابلمه ای ذر آورد ومحکم کرد تو
سرم.تا چانه رفتم تو قابلمه.سرم توقابلمه کیپ کیپ شد.آنها می خندیدند و من
گریه می کردم.ناگهان زمین وزمان به هم ریخت وصدای انفجار و شلیک گلوله
بلند شد.دیگرباقی اش رایادم نیست.وقتی به خودآمدم که دیدم افتادم ,گوشه ای
ودو سه نفر به زور دارند قابلمه را از سرم بیرون می کشند .لحظه ای بعد
قابلمه درآمدونفس راحتی کشیدم . یکی از آنها گفت :((پسر عجب شانسی
آوردی.تمام آنهایی که توماشین بودن شهید شدند به جز تو ببین ترکش به قابلمه
هم خورده!))آنجا بودکه فهمیدم امدادغیبی یعنی چه؟!
امر به معروف و نهی از منکر
ارسال شده توسط رحیم خلیل زاده شرف آبادی در 91/11/14:: 6:30 عصر
مردم عاشقی سینه چاک اصلاح طلبان برای منافع ملی را باور نمی کنند
ارسال شده توسط رحیم خلیل زاده شرف آبادی در 91/11/14:: 6:30 عصراشاره به شعارهای اخیر اصلاحطلبان مبنی بر گفتوگو و لزوم رعایت سعه صدر و
حفظ منافع ملی، رفتارهای گذشته اصلاح طلبان را یادآوری کرد.